دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که بدونه تشنه لب سر نبره دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که جلو چشای دختر نبره منو عذاب میده، به مرکب آب میده تو رو صدا که میزنم شمر جواب میده تازه نفس اومد، خود شبث اومد یه پیرمرد بی حیا عصا به دست اومد --- مادر مادر چشمت روز بد نبینه، درد زینبت هیمنه دیدم که تن داداشم، یکسان باخاک زمینه آه، گوشهی گودال، تا که رسیدن پیراهنش رو صد نفر با هم کشیدن