دوست از ما رضا نخواهد شد درد ما هم دوا نخواهد شد تا که در عرش غوطه ور نشویم وصل او رزق ما نخواهد شد ما برای حسین میمیریم مرد حرفش دو تا نخواهد شد تا قیامت اگر که گریه کنیم حق داغش ادا نخواهد شد ما نباشیم دیگران هستند خلوت این روضه ها نخواهد شد کار آن کس که شاه هر دو سراست لنگ امثال من نخواهد شد جز حسین هیچ کس موقع دفن کفنش بوریا نخواهد شد ای ساربان آهسته ران که آرام جانم میرود آن دل که با خود داشتم ای وای با دل ستانم میرود او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود باز آی و بر قلبم نشین ای دل ستان نازنین پاشو با فریاد از زمین بر آسمانم می رود علی جان من تو را در همه ی کرب و بلا میبینم پدر آمد به یاری اش برود من بمیرم رکاب را گم کرد پسر بوتراب بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد لحظه ی جمع کردن تو یک جمع به من خندیدن مانده بودم در آن هیاهو چه کنم جانش از سینه سوی لب آمد داشت میمرد که زینب آمد سخته چقدر پای تابوتت بشینم روی عبا قربونی هامو بچینم درد اینه که پسرمو ریز میبینم پیره بابات جوونارو کرده صدا پخشی چقدر میارنت از همه جا میبرمت با ناله ی وا علیا صدای خنده ات است حالا که رفته بالا چه ریخت و پاشی کردی رو خاک صحرا الهی که جسمت رو نبینه لیلا افتادی آه تیکه تیکه از سر زین برگ نبودی که بریزی روی زمین پاشو علی کمر خمم رو ببین رفتی با پا ولی رو عبا اومدی کاش نیاره خدا برای احدی داغ ببینه ناله بزنه ولدی علیک منی از تو شنیده عمه که قبل من از خیمه رسیده عمه بلند شو ای خوش غیرت خمیده عمه جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم مونده روی زمین پیکر تو رها ألسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى خواهرت اگه نیست رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفتن عزا (ای حسین)