دلت سیاه شده، نور هل اتی کافی‌ست

دلت سیاه شده، نور هل اتی کافی‌ست

[ علی اکبر حائری ]
دلت سیاه شده، نور هل أتی کافی‌ست
ز خَلق رانده شدی، حجت خدا کافی‌ست

نیازِ بنده‌ی عاشق، به مال و زیور نیست
دلی که بر غم مولاست مبتلا کافی‌ست

که گفته وصل، دوای تمامِ درد من است
هر آنچه یار بخواهد، همان مرا کافی‌ست

از آستانِ امامی که معدنِ خیر است
برای نوکرِ درمانده یک دعا کافی‌ست

بیا بخاطر قلب امام، قول دهیم
اگرچه دیر شد اما دگر خطا کافی‌ست

برای هرکه هوای دلش نفس‌گیر است
نفس کشیدنِ در مشهد الرضا کافی‌ست

****

قربون کبوترهای حرمت امام رضا
قربون اینهمه لطف و کرمت امام رضا

به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقاجان

*****

حرم کجا و منِ روسیاه می‌دانم
همین که سوختم از هجرِ کربلا کافی‌ست

دوید زینب و با گریه گفت با قاتل
نزن عزیز مرا، شمر بی حیا کافی‌ست

*****

زبونم لال حسین، ته گودال حسین
یه نفر گفت بهت، کیف احوال حسین 

پدرت ساقیه کوثره بهت آب بده بگو بهت آب بده
تشنه‌ای بگو که مادرت بهت آب بده
بگو بهت آب بده

تا دلت بخواد نیزه هست حسین
دیدی آخر دل خواهرت شکست حسین

تا دلت بخواد بی مروتن 
تو کجا و زیر نیزه دست و پا حسین

تو تشنه بودی اسب دشمن آب می‌خورد

*****

مادر می‌خوردی من سه شعبه خوردم
از کسی که با کمانش شیرخوارم را گرفت

من فدای دست بر پهلو گرفتن‌های تو
نیزه‌ای که خورد بر پهلو قرارم را گرفت

پشت در تو یک لگد خوردی و من صدها لگد
خنجر شمر لعین راه اندازی فرارم را گرفت

****

ای عهده‌دار مردم بی دست و پا

یادش بخیر موی تو را شانه می‌زدم 
افتاده دست شمر چرا خاطرات من

دستی رسید و جنت ما را خراب کرد
آن آستان دفع بلا را خراب کرد

لعنت بر آن کسی که برافراشت کینه را
لعنت بر آنکه حال خدا را خراب کرد

کعبه دلش شکست همین‌که قبیله‌ای
قبر چهار قبله‌نما را خراب کرد

وهابیت ادامه‌ی راه سقیفه بود
وقتی بقیع غرق صفا را خراب کرد

غصب فدک به روز دهم رحم هم نکرد
انداخت نیزه، خاطره‌ها را خراب کرد

*****

تو قبل از رفتنت آماده بودی 
به مادر کاش بوسه داده بودی

به حلقومت اگر نیزه نمی‌رفت 
تو تا حالا به حرف افتاده بودی

دو چشمت روی نیزه ناز مانده
بمیرم من دهانت باز مانده

*****

قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی می‌خونم حرمله گریه‌ش بگیره

دیگه دنیام بدون تو به من نمی‌سازه
می‌بینمت هنوز چشات بازه 

*****

پیش پدر چند قدم راه رفت و رفت
چشم حسود حال و هوا را خراب کرد

غصب فدک به نام علی کینه داشت0پس
سر را شکست و لحن صدا را خراب کرد

غصب فدک رسید به گودال قتلگاه
خنجر کشید و نظم قفا را خراب کرد

در شهر شام غصب فدک خیزران به دست
لب‌های سیدالشهدا را خضاب کرد

*****

چوب از یزید خورده‌ای و قهر با منی
از چه لبت به صحبت من وا نمی‌کنی

دل شب تو صحرا کمک نداره
نامرد نزن سه ساله که کتک نداره

*****

بگو تو خرابه بندم نکنند
بیشتر از این گله‌مندم نکنند

به خدا خیلی سرم درد می‌کنه
بگو از موهام بلندم نکنند

*****

توی چشمام سوره‌ی فجر و نگاه
سه ساله دخترتم حج را نگاه

دنبال موهام روی سرم نگرد
لابه‌لای پنجه‌ی زجر و نگاه

*****

هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد، حرم رقیه‌ست
تنها حرمی که روضه‌خون نمی‌خواد، حرم رقیه است

اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری

ای عهده‌دار مردم بی دست و پا حسین

نظرات