حنیف طاهری

در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است

1231
38
در شباهت به نظر نَفْسِ پیمبر شده است
بی‌جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست

چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
اکبر است و صفت اکبر، مخصوص خداست

حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بوده‌ست مگر یا لیلا؟!

با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد

ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
پیرهن چاک و غزل خوان و صُراحی در دست

سنگ در دستش از اعجاز، قمر می‌گردد
گر به خورشید بگوید نرو، برمی‌گردد

جان علی، جسم نبی، جلوه ی کوثر بوده
سرّ لولاک، از اول علی اکبر بوده

هر زمان عِطر حضورش به هوا برمی‌خواست
نفس پنج تن آل عبا، بر می‌خواست

ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته

بی‌نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به ابالفضل قسم قامت او دیدنی است

(چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم خواجه‌ی شیراز نوشت:

شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

زلفش آن روز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر مؤذن زاده) ۲

کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود
تشنه‌ی صوت اذان علی اکبر شده بود

أشهدُ أنَّ به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنَّ علی بعدِ علی باید گفت

جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنَّ محمّد شدنش را عشق است

باد آورده به همراه، شمیم صلوات!
می‌وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات!

ابر رحمت تویی و تشنه‌ی الطافِ تو دشت
مَشک از چشمه‌ی چشمان تو پُر برمی‌گشت

کیستی ای که، پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش