( دختر اگر یتیم شود پیر میشود از زندگی بدون پدر سیر میشود) 2 هم سن و سالها همه او رانشان دهند دل نازک است دختر و دلگیر میشود (فریادهای وا ابتایش چو فاطمه) 2 (در سرزمین کفر چو تکبیر میشود) 2 (اصلاً رقیه نه! یک مرد، بی هوا) 2 (با این شتابِ ضربه زمین گیر میشود)2 (دادند جای غسل تیمم تنش، چرا؟)2 (خون از شکاف زخم سرازیر میشود ) 2 زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر (گذر عمر از این مرحله سخت است پدر) 2 دخترت تشنهی اشک است ولی باور کن (گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر)2 (روضه ی خار مغیلان و کف پای یتیم) 2 (با دل نازک این آبله سخت است پدر)2 (کاش می شد کمی از نیزه بیایی بغلم) 2 ( به خدا بوسه از این فاصله سخت است پدر) 2 تا که چشمم به لبت خورد ترک خورد لبم با لب پاره برایم گله سخت است پدر عمه دیگر چه کند من که خودم میدانم زندگی با من کم حوصله سخت است پدر آروم آروم از طبق بیا کنارم حرفا برا تو دارم شب شب بابا، یه ذره نون نخوردم اسمت رو تا میبردم فقط کتک میخوردم آه دیگه از دست خودم کلافه ام زحمت و باید کم کنم اضافه ام دختر خوش قیافه بودم حالا هیچکی خوشش نمیاد از قیافه ام