خيره به آسمونم / به لب رسيده جونم تا نفسای آخر / منتظرت میمونم بيا ای سر بريده / يار به خون تپيده اگه شدی شهيد، پس / منم شدم شهيده اين لحظه آخر - خاطرات تو باهامه پيرهنت توی دستامه - دلم گرفته به يادتم حالا - چون لبم تشنه آبه بسترم زير آفتابه - گريم گرفته غريب من / غريب مادرم حسين جان شهيد من / شهيد بیسرم حسين جان 2 حسين من / حسين من مظلوم حسين جان 3 رفتی قدم كمون شد / بهار من خزون شد انگشتر عقيقت / قسمت ساربون شد انگشترت رو بردن / ديدم سرت رو بردن اون پارههای مشک / آب آورت رو بردن غروب عاشورا - رفتی سهمم اسارت شد چادرم ديگه غارت شد - قدم خميده ببين هنوز جای - كعب نی رو تنم مونده خيلی قلبم رو سوزونده - سر بريده منو زدن / منو زدن توو كوفه توو شام منو زدن / منو زدن سنگ از روی بام 2 حسين من / حسين من مظلوم حسين جان 3 خدا كنه امامم / تو باشی التيامم يک سال و نيمه كه من / زخمی شهر شامم بايد از اين بلا گفت / از اون خرابه ها گفت ديدم يه پير زن به / رقيه ناسزا گفت جلوی چشمامه - گوش خونی و گوشوارش معجر و چادر پارش - به غم اسير شد تا ديد يه نامردی - پشت هم بی امون می زد رو لبت خيزرون ميزد - يه روزه پير شد تو رو زدن / تو رو زدن پيش نگاهش خيلی رقيه رو زدن چی بود گناهش 2 حسين من / حسين من مظلوم حسين جان 3 منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک