سید محمد جوادی

خون خوبان همه فدای حسین

866
11
حسین آرامِ جانم
حسین روح و روانم

خونِ خوبان همه فدایِ حسین
جان به قربانِ بچه‌هایِ حسین

نه فقط ما که انبیاء هستند
همه محتاجِ یک دعایِ حسین

می‌رسید در مسیرِ سیر و سلوک
آخرِ سَر به کربلایِ حسین

می‌گفتیم: تا محرم مرا نگه دارید
دلِ من لَک زده برایِ حسین

می‌کشد عاقبت مرا داغِ تنِ عریانِ او
بوریایِ حسین

حسین نامِ زیبایِ تو بُردم به لبم سنگ زدند
سنگ خوردن به هواداریِ تو شیرین است

میهمان بودم و یک دَر به رویم باز نشد
هر که شد عاشقِ رویِ تو سزایش این است

حسین ماه رویانِ حرم را به سویِ کوفه نیار
دستِ مردانِ پُر از بغضِ عرب سنگین است

میا کوفه که زینب خار گردد
اسیرِ کوچه و بازار گردد

روضه یعنی خجالتِ شاه
یه مردِ غریب که می‌کشه آه

مونده مضطر آخه پدره
به سمتِ حرم بره یا نره

حسین مونده و حنجری پاره پاره
دیگه رویِ رفتن به خیمه نداره
دوتا چشمِ آقا شده پُر ستاره

رو زد اما زمین زدنش
چه خنده‌ای کرد سپاهی بهش

چند تا کشته گرفته یه تیر
حسین و رباب یه طفلِ صغیر

چقدر کج شده گردنِ شاهِ عالم
داره آب می‌شه از خجالت

پدر گردنش کج پسر گردنش کج
چقدر این دو از هم خجالت کشیدند

پایِ زخمم به تو نرسید
نبودی که زَجر موهامو کشید

کارِ دنیاست دوتا دلِ تنگ
به هم برسن تو کاخِ یزید

بابا یزید چوب به لب‌هات زده خیر نبینه
چه جوری تونست چوب رو لب‌هات بشینه
لبت پاره پاره‌است همه دردم اینه

نزن ببین که مادرم جوونه
دلش گرفته از زمونه
نزن ببین که گوشوارَش شکسته

یا زهرا

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش