خوشا آن دل که شکار حیدر شد رطب خوردهی دست شاه خیبر شد اگر گفتن عمرت بگو در راهِ غلامیِ علی و بچههاش سر شد علی حق حق علی هو هو علی این سو علی آن سو علی گفتم قلبم شده زیر و رو علی میر جهانگیره که بر عالم شده چیره یه روزی اسمش عالمو میگیره دست بالای دست حیدر نیست او یدالله است از او سرتر نیست این خبر را برسانید به دشمنِ علی جز علی خلیفهی دیگر نیست شاه لولاک یا علی جانم پدرِ خاک یا علی جانم به دنیا گفتم علی دنیامه به بابام گفتم علی بابامه تا چشمم بازه تا جون دارم میگم علی ابن ابیطالب آقامه امینالله فی الارضه علی عشقیست که بیمرزه علی رو دارم دلم نمیلرزه علی خورشید، علی جاوید از عشقت هر کسی پرسید بگو عشق من علیه بیتردید هیچ عشقی زِ عشق علی برتر نیست از شام لا فتایی هیچ کسی بهتر نیست این سخن را برسانید به دشمنِ علی جز علی خلیفهی دیگر نیست منم شیعه از تبار سلمانم غدیریام مست شاه مردانم علی دوستم اعتقاد من اینه نترسم از سر نترسم از جانم اگر مستم ادب دارم شدم شیعه شرف دارم به روی دستم دُرّ نجف دارم اگر در من جنون پیداست علی دارم سرم بالاست علی راه نجات مردم دنیاست هیچ نامی زِ نام علی بهتر نیست هیچ جا مثل شهر نجف جنونآور نیست این سخن را برسانید به منکر علی جز علی خلیفهی دیگر نیست