محمد رستمی

خسته‌ترین زائر کرب و بلا آمده

335
2
خسته‌ترین زائر کرب و بلا آمده
خواهر دل خونت از شام بلا آمده

در غم هجرانت از غصه خمیدم ببین
خیز و به چشم خودت موی سپیدم ببین

ای درد و درمانم یا حسین
ای آرام جانم یا حسین

چون شمعی آبم کردی ای سالار من
خانه خرابم کردی ای سالار من

جانم حسین ...

بر سر نی دیده‌ام دیده‌‌ی گریان تو
خیز و ببین گشته‌ام پاره‌‌گریبان تو

راس پر از خون تو بر سر نی دیده‌ام
تشت زر و خیزران مجلس می دیده‌ام

سر نیزه با حنجرت چه کرد
با پیکر بی سرت چه کرد

نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی
من بمیرم و نبینم زیر خاکی

جانم حسین ...

حق بده از فرط غم پیش تو هق‌هق کنم
حق بده تا همچنان دختر تو دق کنم

پیش نگاه تو شرمنده‌ام و سر به زیر
حال خراب مرا بین و سراغش نگیر

از بس که بعد از تو غصه خورد
در بین ویرانه جان سپرد

مثل مادر دستش بر پهلو می‌گرفت
تا نبینم صورتش را رو می‌گرفت

جانم حسین ...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش