حدیث غربت

حدیث غربت

[ حسن عطایی ]
سلیم ابن قیس از سلمان روایت کرده
تُو اسرار آل محمّد
نوشته از اون روزی که واسه‌ش تا محشر
عزاداره آل محمّد

یَقولُ سلمان إنَّ القَومَ قَد دَخَلوا
و رَکَّلَ الباب، خط بعدو دیگه نگو

فَثَمَّ نیران، شعله‌ها زبونه کشید
سقیفه جنگو آخرش به خونه کشید

این حدیث غربته، این روایت غمه
ما خون هم گریه کنیم از داغ تو کمه

مادرم یا فاطمه...

*****

محدّث روایت کرده تُو بیت الاحزان
حدیثی که باز از سلیمه
یه عدّه درو سوزوندن، همون آتیشم
رسید کربلا توی خیمه

درو شکستن گفته مقتلم به وضوح
فاطمه افتاد، و ضِلعُها کَسَروه

عین کلام محدّث قمیه
قاتل اصلی ضربه‌ی دوّمیه

اگه جون بدیم رواست، این ته مصیبته
این روایت غمه، این حدیث غربته

مادرم یا فاطمه...

نظرات