
حالا که اومدی توی میدون عزیزم ببین چه ریخت و پاشی رو این خاک بَلاست دیگه حسینِ تو حسینِ قبل نمیشه اگه هنوز نفس میکشم کارِ خداست تاب و توونم رفت زینب جوونم رفت اونم چه رفتنی این تن که پاشیده بسه واسه مردن برام مثل منی دست خودم نیست که زمین خوردم (من پدرِ پیرِ جوون مردهام)۲ (آه جوونم، جوونم، جوونم...)