تویی آن‌که مستی ما خلق، شده بر عطای تو مستدل

تویی آن‌که مستی ما خلق، شده بر عطای تو مستدل

[ حاج محمود کریمی ]
تویی آن‌که مستی ما خلق، شده بر عطای تو مستدل
ز محیط جود تو منتشر قطرات جان، رشحات دل

به دل تو چون دل عالمی، دل عالمی شده متّصل
همین منم به تو مشتغل

دل هرکه می‌نگرم در او، بود اشتعال تو یا علی

به می خم تو سرشته شد، گل کأس جان سبوکشان
ز رحیق جام تو سر گران، سر سرخوشان دل بیهشان

به پیاله‌ی دل عارفان، شده ترک چشم تو می‌فشان
نه منم ز باده‌ی عشق تو، هله مست و بیدل و بی‌نشان

همه‌کس چشیده به قدر خود، ز می زلال تو؛ یاعلی

مددی کن ای شه لو کشف؛ غم و ابتهال تو یاعلی
برسد به گوش من از نجف، قُتِلَ الحسینُ بکربلا

نظرات