بی‌گناه بوده

بی‌گناه بوده

[ مهدی رعنایی ]
بی‌گناه بوده، بی‌پناه بوده 
مادرم زهرا پا به ماه بوده 

یکی نبود بگه نمی‌زنن
زنی که بار شیشه داره رو
یکی نبود بگه نمی‌کَنن
گُلی که برگ و ریشه داره رو

یکی نبود بگه نمی‌شکنن
غرور مَردو پیش همسرش 
یکی نبود بگه نمی‌زنن
زنو جلو چِشای شوهرش

وای، حوریه‌ی علی تُو آتیش سوخت
وای، مِسمار در دَرو به سینه دوخت

وای مادرم...

*****

بی‌خدا بود و از جفا می‌زد
مادر ما رو بی‌هوا می‌زد

یکی دو تا که نه، چهل نفر
همگی می‌زدن یه مادرو
یکی نبود بگیره چشمای
بچّه‌های کوچیک حیدرو

یکی نبود که تازیونه رو
بگیره از یه مَرد بددهن
یکی نبود بگه دیگه بسه
غلافتو به بازوهاش نزن

وای، این چند تا ظالم و یه مظلومه
وای، این چند تا قاتل و یه معصومه

وای مادرم...

نظرات

عالی بود خدا جافظتون باشه