بیقراری پدر، جان نداری پدر... تا که خون لختهها را بگیرم، از سرت با دیدهی تر بر سر زخم تو میگذارم ، چادر خاکی مادر یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم ای علی جان...