بوی ایثار و شهادت بوی خون می‌آید
تبلیغات

بوی ایثار و شهادت بوی خون می‌آید

[ حاج مهدی سلحشور ]
بوی ایثار و شهادت، بوی خون می‌آید 
عشق از پرده‌ی اسرار برون می‌آید 
این سوی معركه آوای جنون می‌آید 
آن سوی معركه پیوسته قشون می‌آید 

این حسین است كه سرسلسله‌ی مستان است 
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است 

کربلا آینه در آینه حیران حسین
لشکر جنّ و مَلَک گوش به فرمان حسین
همه‌ی کُوْن و مکان دست به دامان حسین
زینب آواره‌ی گیسوی پریشان حسین

آن‌چه عشّاق ندارند سر و سامان است
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است
 
ساقی امشب به قدح باده‌ی غم می‌ریزد 
عصر فردا همه‌ی عرش به‌هم می‌ریزد 
خون سقّای ادب پای علم می‌ریزد 
دشمن از جانب هر سو به حرم می‌ریزد 

زینب از ماتم فردای حرم گریان است 
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است 

بین دشمن پسر فاطمه بی‌یاور بود
شب مظلومیت عترت پیغمبر بود
کربلا شاهد دل کَندن یک خواهر بود
بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود

شب عاشق‌کُشی و دلبری جانان است
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است

حضرت فاطمه در كرب‌وبلا بود امشب 
دل یاران پُر از ایمان خدا بود امشب 
بر لب اهل ولا ذكر و دعا بود امشب 
ذكر طفلان حرم واعطشا بود امشب 

شب پایانی آرامش این طفلان است 
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است 

بعد سقّا نکند از حرم عزّت برود
از خیام پسر فاطمه حُرمت برود
نکند دختر زهرا به اسارت برود
مَعجر عمّه‌ی سادات به غارت برود

نظرات