به من رحم کن که به دوری از تو عادت ندارم
3015
44
- ذاکر: حاج محمود کریمی
- سبک: شعر اول
- موضوع: مناجات با خدا
- مناسبت: شب شانزدهم ماه رمضان
- سال: 1401
به من رحم کن که به دوری از تو عادت ندارم
به من رحم کن که عمرم گذشت که فرصت ندارم
به من رحم کن که من طاقت عقوبت ندارم
چی میشه یهشب توو گریهها
بگن آقام از من راضیه
از آغوشت محرومم نکن
به حقّ زهرای مرضیه
بهم رحم کن؛ منی که دلم پر از نعمتاته
بهم رحم کن که عشقت برام حیات و مماته
بهم رحم کن که تنها در تو، راه نجاته
به تنها چیزی که دلخوشم
توو روضه، بارون اشکمه
از این خونه بیرونم نکن
به حقّ اشکای فاطمه
گل پرپر که عطرش توو هر مناجات من بود
غم مادر، دلیل دلم برا پر زدن بود
غم وقتی که توو کوچهها کنار «حسن» بود
کلید اسرار فاطمه
کسی جز آقازادش نبود
کی میدونه غیر از مجتبی
چهجوری اون چشما شد کبود
به من رحم کن که عمرم گذشت که فرصت ندارم
به من رحم کن که من طاقت عقوبت ندارم
چی میشه یهشب توو گریهها
بگن آقام از من راضیه
از آغوشت محرومم نکن
به حقّ زهرای مرضیه
بهم رحم کن؛ منی که دلم پر از نعمتاته
بهم رحم کن که عشقت برام حیات و مماته
بهم رحم کن که تنها در تو، راه نجاته
به تنها چیزی که دلخوشم
توو روضه، بارون اشکمه
از این خونه بیرونم نکن
به حقّ اشکای فاطمه
گل پرپر که عطرش توو هر مناجات من بود
غم مادر، دلیل دلم برا پر زدن بود
غم وقتی که توو کوچهها کنار «حسن» بود
کلید اسرار فاطمه
کسی جز آقازادش نبود
کی میدونه غیر از مجتبی
چهجوری اون چشما شد کبود
نظرات
نظری وجود ندارد !