
برای دلخوشیِ نوکرانِ این درگاه دروغ روضه بخوانیم، دروغ بسم الله دروغ روضه بخوانیم شمر آبش داد سَنان رسید ولی با ادب جوابش داد دروغ روضه بخوانیم دست و پا نزده حسین فاطمه را تشنهلب صدا نزده دروغ روضه بخوانیم زیر و رو نشده نخورده نیزه به او نَحر از گلو نشده دروغ روضه بخوانیم سر بریده نشد مَحاسنش به روی خاکها کشیده نشد دروغ روضه بخوانیم پیروهن دارد که گفته است که عریان شده کفن دارد دروغ روضه بخوانیم غصه او را کشت نه ساربان آمد نه بریده شد انگشت دروغ روضه بخوانیم حرف بد نزدند شبیه فاطمه اصلاً به او لگد نزدند دروغ روضه بخوانیم نبود مادر او نرفت با کتک از قتلگاه خواهر او دروغ روضه بخوانیم عَلَم نیفتاده نگاه شمر به سمت حرم نیفتاده دروغ روضه بخوانیم برای نوکرها نرفت دست حرامی به سمت معجرها دروغ روضه بخوانیم سری نیفتاده ز ناقه نیمهی شب دختری نیفتاده بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن علی اصغر نداشتی تمیزش میکنم دستم میادش سرش خاکی و خونی و کبوده ببینن مادرای شام چی میگن نمیگن مادرش مادر نبوده حرمله گلشنم و ازم گرفت گل رو دامنمو ازم گرفت من اگه لالا نگم دق میکنم لالایی گفتنمو ازم گرفت