با قد خم با پاهای پر از دردم داداش دارم دنبال دستای تو میگردم داداش نمیتونم بدون تو به خیمهها برم همه میگن فقط پاشو بریم سمت حرم رقیه چشم به راهته عباس مشتاق روی ماهته عباس هرجور شده باید پیشم باشی تلاش کن از روی زمین پاشی (برادرم، برادرم، عباس)۳ پاشو راضی نشو پیرتر از این شم یا اخا پاشو دشمن میگه رفته پناه خیمهها پاشو دشمن جسور میشه میاد سمت حرم پاشو زینب میگه نگذار اسیری من برم پاشو نذار خیمهها غارت شه پاشو نذار به ما جسارت شه خواهش زینبو ببین برگرد پاشو رومو نزن زمین برگرد (برادرم، برادرم، عباس)۳