ای که دیر آمده‌ای از برِ من زود مرو

ای که دیر آمده‌ای از برِ من زود مرو

[ حاج محمود کریمی ]
ای که دیر آمده‌ای، از برِ من زود مرو
سر من لایق پای تو، اگر بود مرو

در مدینه چو برم می‌خفتی، یاد دارم
که برایم گفتی، دخترم هر که بخواند قرآن 
خلق بوسند لبش

پس چرا لعل لبت خونین است
مزد قرآن تو آیا این است؟

ناله‌ها تا به ثریّا می‌رفت
خِیزران بود که بالا می‌رفت

در دلم شوری از آن لحظه به پاست
چون ندیدم هدف چوب کجاست

وایِ من، حال شده معلومم
به لبت می‌زده ای مظلومم

جان من است او، آنِ من است او
هِی مزنیدش
تاب من است او، باب من است او 
هِی مزنیدش

بارها بود که در زیر کتک
ناله کردم عمو عباس کمک

شنیدم دست‌هایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند

چو طفلان این سخن‌ها را شنیدند
همه از هم خجالت می‌کشیدند

نظرات