ای پدر که میری سفر

ای پدر که میری سفر

[ مهدی اکبری ]
ای پدر که میری سفر
 لااقل منو هم ببر

خیره نگات به آسموناستو
چشمای خیست مثل دریاستو

این‌همه دلتنگی که تو داری
مطمئنم برای زهراستو

خون جگری، دلم‌خونه دلم‌خونه دلم‌خونه
خسته‌تری، دلم‌خونه دلم‌خونه دلم‌خونه

(داری مادرم رو صدا می‌زنی
بگو حرف رفتن چرا می‌زنی)۲

یا علی...

(در همی، یه دنیا غمی
آب بخور، فقط یه کمی)۲

خیره نگات به کاسه‌ی آبه
کیو داری می‌گی نمی‌خوابه

تو رو خدا بگو چیه بابا
منظورت از طفلی که بی‌تابه

طفل رباب نمی‌خوابه نمی‌خوابه نمی‌خوابه
منتظره یه کم‌آبه یه کم‌آبه یه کم‌آبه

(چه غوغایی می‌شه دم علقمه
داره قد خمیده میاد فاطمه)۲

یا علی...

دل‌خوری، که از غم پری
چیزی بخور، که می‌بری

(خیره نگات به کاسه‌ی شیره، همش می‌گی‌ رباب می‌میره
وقتی می‌بینه که علی اصغر، بهونه واسه‌ شیر می‌گیره)۲

به سینه‌ام نکش‌ناخن نکش‌ناخن نکش‌ناخن
عمو میاد تحمل‌کن تحمل‌کن تحمل‌کن

(خدا اشک شرمندگی‌مو ببین
نزن روی هیچ مادریو زمین)۲

یا علی...

نظرات