ای نور کردگار ام المقاومه

ای نور کردگار ام المقاومه

[ حاج حسین سازور ]
ای نور کردگار، اُمُّ المقاومه
بانوی حق‌مدار، اُمُّ المقاومه

بنتُ الجلالی و شمس جمال حق 
هم کفو ذوالفقار ،اُمُّ المقاومه

با استقامت و با خطبه خوانی‌ات 
شد شیعه ماندگار، اُمُّ المقاومه

از نور مدفنِ پنهان و اقدست 
حق گشته آشکار، اُمُّ المقاومه

روشن شده دل و جانم به نور تو 
ای شمعِ  بی‌مزار ، اُمُّ المقاومه

اُمُّ الائمه و ای حجتِ حجج
الگوی هشت و چار، اُمُّ المقاومه 

 منصورِ فِی السماء فی الارضِ فاطمه 
شأن تو بی‌شمار ، ام المقاومه 

ذکر و توسلِ شیعه فقط تویی 
در بین کارزار ، اُمُّ المقاومه 

بی حد و بی عدد ، یا فاطمه مدد 
بر سینه‌ها قرار ، اُمُّ المقاومه

تو مادری کنی بر کل شیعیان 
آرام روزگار ، اُمُّ المقاومه

ای زنده از دمت ، شور مقاومت 
ای اصلِ اقتدار، اُمُّ المقاومه

هم بر عبادت و هم بر شجاعتت 
حق کرده افتخار ، اُمُّ المقاومه

از سیل گریه‌ات ، خانه خراب عدو 
ای تیغ آبدار، اُمُّ المقاومه

تفسیر وَاستَقم ، در پای مرتضی 
نُه سال آزگار ، اُمُّ المقاومه

*****

ای غریبِ بی کَس و یاور خداحافظ علی
رفتنی شد فاطمه دیگر خداحافظ علی

کن حلالم زود دارم می‌روم از پیش تو
می‌شوی تنها و تنهاتر خداحافظ علی

ساقیِ کوثر بیا شب‌ها کنار تربتم
جای الرحمن بخوان کوثر خداحافظ علی

خاطراتِ خوبِ این نُه سال بد پایان رسید
با لگد شد بسته این دفتر خداحافظ علی

جای ماندن نیست در شهری که زن را می‌زنند 
در میان کوچه و معبر خداحافظ علی

من که رفتم زود این در را عوض کن نشنوی
بوی زهرا را ز میخِ در خداحافظ علی

یاد زینب داده‌ام اشک پدر را پاک کن
این تو و این مهربان دختر خداحافظ علی

ام کلثومِ مرا هر شب بغل کن جای من
زود شد این طفل بی‌مادر خداحافظ علی


*****

جداییِ از یارم پایانِ تقدیر من است
در این شب هول‌انگیز هجران دامن‌گیرِ من است

با بستر او چه کنم
 با دختر او چه کنم
با دیوار و در چه کنم

وای از غریبی چه کنم...

**** 


برای غسل و دفنش تنهای تنها شده‌ام
ببین که از ناچاری، محتاج اسما شده‌ام

اَسما بریز آب، آهسته آهسته 
بر آن جسم پر زخمی و کمان

وای از غریبی چه کنم...

**** 



ببین خون‌آبه از زخم تو جاری شده
بگو چگونه شویم زخمی را که کاری شده

لرزان دستان علی است
گریان چشمان علی است
این پیکر جانِ علی است

وای از غریبی چه کنم...

نظرات