ای ضربان من جان جهان من

ای ضربان من جان جهان من

[ محمدرضا میرزاخانی ]
ای ضربان من، جانِ جهان من
کهف امان من، کربلا
می‌گیرم شور ازَت، چشمه‌ی نور ازَت 
چشم بد دور ازَت، کربلا

سقّات، ماه شب‌هات، عبّاس
خاکت جای پای زهراست

ای بهشت دو سَرا، توو لباس نوکرا
حسرت آغوش تو رقیّه خاتونه
همه زندگیِ من، زندگی بی‌تو ابداً
شنیدم تُو کربلا نم‌نم بارونه

حسین ...

کرَمِ با کرَم، رحمت جاودان 
ذکر صاحب‌زمان، ثارالله 
گریه‌ی هر شبم، خاص‌ترین مخاطبم
ذکرِ روی لبم ثارالله 

دنیا تاریک، چشمات مهتاب
هستیم نوکر، هستی ارباب

اعتبار کربلا، ای شهریار کربلا
رحمةٌ لِلعالمین، ابی‌عبدالله
مهربون‌تر از همه، ای نور چشم فاطمه
نفَس امُّ‌البَنینی ابی‌عبدالله

حسین...

ذکر افلاک علی، فوقِ ادراک علی
لقمه‌ی پاک علی، یا حیدر
شعور و شور علی، علّت نور علی
امپراطور علی، یا حیدر

تاثیر کرده شیر مادر
که من دارم حبّ حیدر

به دلم یاد علی، می‌خونم ناد علی
من عبد اولاد علیِّ ابنِ ابی‌طالب
شیر دورانه علی، رأفت قرآنه علی
جان به قربان علیِّ ابنِ ابی‌طالب

علی...

نظرات