این روزامو راهمو کردم گم

این روزامو راهمو کردم گم

[ امیر برومند ]
این روزا راهمو کردم گم
حیرونم بین همه مردم

یه چیزو خوب میدونم امسال
زنده‌ام برا شب سوم

‌دینم رقیه
نقش رو سربندمه، حک شده رو سینه‌ام رقیه

عمری با اسم تو و روضه‌ی تو عجینم رقیه
آرزومه که یبار حرمت رو ببینم رقیه

(‌به هوش بودم از اول 
که دل به کس نسپارم)۲

بریده‌ام ز همه دل
(رقیه شد کس و کارم)۲

همه عالم ذر، گرفتار رقیه
توی شام بلا، سپهدارِ رقیه

ابوفاضله که، هوادار رقیه
نوه‌ی علیه، علمدار رقیه

رقیه...

نظرات