اگه دستامو گرفتم رو لب دیگه دندونی نمونده واسم ندیده حتی عمو عباسم بین ما دوتا بمونه لطفا سرزده اومدی و از ذوقم کاش گوشوارهای بود مینداختم راستش اولش تو رو نشناختم بین ما دوتا بمونه لطفا لباست پاره، لباسم پاره الان گوشوارهم کدوم بازاره؟ لبات پُر خونه، لبام پُر خونه روی مشت زجر جای دندونه حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی آه کمرم، آه موی سرم حالم خرابه خرابه برا من عذابه عذابه که دستام میون طنابه طنابه، گلوبند من با ربابه منم ناموسِ بنِ الزهرا من و کابوس و شب و صحرا سوختی سوختم، شبیه همیم تو آغوشِ هم، ضریحِ همیم روی نیزه دستم نرسید از پشت سرم موهامو کشید