اگر سنگ مسی را کوه زر کردم، ضرر کردم اگر این گونه خود را معتبر کردم، ضرر کردم من از اِلّا جمیلایی که زینب گفت، دانستم به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم، ضرر کردم منم آن تاجر یوسف فروشی که، نفهمیدم در این بازار سودی هم اگر کردم، ضرر کردم مرا جز بیقراری در هوای تو قراری نیست به جز خاک تو هر خاکی به سر کردم، ضرر کردم برایم دشمنی با دشمنانت منفعتها داشت اگر از دوستان تو حذر کردم، ضرر کردم لَفی خُسری که حق گفته، بوَد توصیف حال من که هر لحظه بدون روضه سر کردم، ضرر کردم به غیر از خاطرات راه تو، ورد زبانم نیست به غیر از کربلا هر جا سفر کردم، ضرر کردم نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند، یادم رفت به جز نام تو هر نامی ز بر کردم، ضرر کردم