او تولّد یافت طنّازی کند

او تولّد یافت طنّازی کند

[ جواد مقدم ]
او تولّد یافت طنّازی کند
با الفبای جنون بازی کند

او تولّد یافت گردد نور عین
تا شود سرمست از جام حسین

او تولّد یافت تا زینب شود
در سخن علّامه‌ی مکتب شود

آری آری زینب آمد بر جهان
تا شود همگام عاشورائیان

در حوادث یار می‌خواهد حسین
مَحرم اسرار می‌خواهد حسین

کیست زینب؟ تابع فرمان دوست
هفت شهر عشق زیر گام اوست

کیست زینب؟ صاحب عنوان عشق
تاج خونینِ سر سلطان عشق

عشق هر جا خودنمایی می‌کند
نام زینب دلربایی می‌کند

هر کجا منشور ضدّ مکتب است
بی‌گمان الغاء آن با زینب است

نوحه‌خوان! شعری بخوان زینب‌پسند
تا شوی در پیش زهرا سربلند

نکته‌ای گویم به گوش آویز کن
از کلام ناروا پرهیز کن

خوانی‌اش آواره، خود آواره‌ای
دانی‌اش بیچاره، خود بیچاره‌ای

نسبت آوارگی بر او مده
نسبت بیچارگی بر او مده

کیست زینب؟ عامل تکمیل عشق
بعد زهرا فارغ التحصیل عشق

کیست او؟ پروانه‌ی پَرسوخته
سوختن از فاطمه آموخته

در فدک صبر علی را دیده است
عشق را با فاطمه سنجیده است

مرحبا زینب که طوفان کرده است
آن‌چه زهرا گفته بود آن کرده است

او به بحر العشق نوح کربلاست
عشق او فتح الفتوح کربلاست

خلق را زینب‌شناسی نیست، نیست
فاطمه داند که زینب کیست، کیست
...
مدّعی! هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی
این حسین تنها یک عاشق دارد، آن هم زینب است

نظرات