اولین باره جلوم اینجوری خوابیدی اولین باره که با صورت زمین خوردم لخته خونا رو خودم با دستای لرزون از گلوی پاره پارهت بیرون آوردم حالا چجور جمعت کنم اکبر شبیه تسبیحی که پاشیده کنار نعش تو دیگه مُردم کی مثل من داغ جوون دیده نفس بکش بذار بدونن زندهای پاشو بابا نفس بکش علی عَلَی الدنیا بعدک العفا (ولدی علی) ۳ اولین باره که عمه توی میدونه اولین باره که دشمن مسخرهم کرده اینقده پخشه تنت میون صحرا که عمه هم دنبال اعضای تو میگرده علی اکبرهامو از تو دشت جمع میکنم رو عبا میچینم ذره به ذره جسمو میبوسم آروم میذارمت روی سینهم پاشو بابا اشهدمو کنار تو خوندم علی چجور آخه تا خیمهها ببرم موندم علی نفس بکش بذار بدونن زندهای پاشو بابا نفس بکش علی عَلَی الدنیا بعدَک العفا (ولدی علی) ۳