اِسمِ تو زینَتِ هر مِنبَر، علی حُبِّ تو مِلاک خُیر و شَر، علی هرجایی گِرِه به کارَم خورد، گفتم وتَوَکَّلتُ عَلَیالحیدر، علی اِیوِلای تو اُصولِ دینَم حَک شده نامت به روی سینَم وِردِ لبهامه یَمُت یَرَنی که دَمِ آخر تورو ببینم إِنَّ ما علی، ایلیا علی لااَمیر و لافتیٰ، اِلّا علی