استعانت گر کند ما را خدای فاطمه

استعانت گر کند ما را خدای فاطمه

[ مصطفی مروانی ]
استعانت گر کند ما را خدای فاطمه
سر می‌اندازیم محشر زیر پای فاطمه

گریه‌کن‌های حسینش را شفاعت می‌کند
دست عباس است روی دست‌های فاطمه

یک گلوبندش سه‌تا بدبخت را خوشبخت کرد
هر که عاقل بود رفت و شد گدای فاطمه

بر مقامش هر که سر خم کرد شد پیغامبر
انبیا را پس بخوانید انبیای فاطمه

تا رسولَ الله در شأنس فِداها گفته است
کیست دیگر لایقش گردد فدای فاطمه

رُو زد اما هیچ‌کس حاضر به همراهی نشد
دارد از انصار پیغمبر گلایه فاطمه

او بلای سیزده معصوم را یک‌جا خرید
کربلا شد جلوه‌ای از این بلای فاطمه

مستجابُ‌الدَّعوه حالا مرگ خود را خواسته
بی‌اجابت باشد ای کاش این دعای فاطمه

میخ در از سینه بیرون آمد و خون گریه کرد
با خبر شد از دلِ دردآشنای فاطمه

کار دنیا را ببین در سن هجده‌سالگی
شانه‌های کودکانش شد عصای فاطمه

آب می‌ریزد برای بچه هق‌هق می‌کند
ای به قربان حسینِ سرجدای فاطمه

نظرات