از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم
تبلیغات

از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم

[ محمد امینی ]
از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم
با دلهره این لحظه‌ها دارم تماشات می‌کنم

مرهم برا زخم دلم پیدا نمیشه بعدِ تو
داداش علی‌اکبرِ من می‌کُشه ما رو دردِ تو

تو میری و بعدت پناهی نداریم
بجز اشک و گریه که راهی نداریم

تو میری و میره همه جونِ بابا
با هر قدمِ تو پریشونه بابا

(آه واویلا، علی واویلا)

از پرده‌ی خیمه نگاه به حال بابا می‌کنم
داره می‌لرزه زانوهاش با اشک تماشا می‌کنم

یه‌کم دووم بیار داداش داره میاد بالاسرت
پاشو ببین حالا دیگه پیر و شکسته‌ست پدرت

چجوری ببینه شدی إرباً إربا؟
برا دل‌خوشیش هم یه بار بگو بابا
یه لشکر اراذل برات کوچه وا کرد
شبیهِ مدینه تو رو بی‌هوا زد

(آه واویلا، علی واویلا)

(ولدی علی، ولدی علی)

نظرات