آهو برو کناری و جای مرا بده

آهو برو کناری و جای مرا بده

[ حمید علیمی ]
آهو برو کناری و جای مرا بده 
تَه‌مانده‌ی غذای سرای مرا بده 

سهمیه‌ی امام رضای مرا بده 
آقا بیا و کربُبلای مرا بده 

سلطان تویی و آمده‌ام رعیتی کنم
آقا اجازه هست که من صحبتی کنم؟

آقا اجازه هست تو را رؤیتی کنم؟
آقا اجازه هست تو را دعوتی کنم؟

بر من قدم گذار که فیروزه‌ای شوم
از خادمان رسمی و هر روزه‌ای شوم 

امام رضا، امام رضا...

مانند مادرت شده‌ای، قد خمیده‌ای
آقا چرا عبا به سر خود کشیده‌ای؟

با دردِ کهنه‌ای به نظر راه می‌روی 
مانند مادرت چقدر راه می‌روی 

داغ غریبیِ تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند

اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما
در کوچه‌های طوس زمین می‌خوری چرا؟

با یاعلی به زانوی خسته توان بده 
خاکِ لباس‌های خودت را تکان بده 

مقداری از عبای شما پاره شد ولی 
نیزه نزد کسی به تو از کینه‌ی علی 

اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت 
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت 

اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
اینجا که تازیانه بر خواهرت نرفت 

امام رضا، امام رضا...

چقدر مو سفید کرده‌ای آقا
چقدر غصه دارِ دردی آقا 
مگر چه زهری به شما داده‌اند؟
که سبزی و کبود و زردی آقا 

وای که از سوز جگر سوختی 
تا درِ حجره دربه‌در سوختی 
صدای یا فاطمه‌ات تا رسید 
گمان کنم که پشت در سوختی 

سوز جگر آهِ تو را می‌برد 
آهِ تو را سمت خدا می‌برد
سلام بر لبان تشنه‌ی تو 
که هی مرا به کربلا می‌برد

کینه‌ی این زهر چه بی‌حد شده
آهِ تو از سوز جگر صد شده 
شمر به قتلگاه تو آمده 
حجره‌ی کوچک تو مشهد شده

چگونه تا حجره رسیدی بگو
در آن میانه چه کشیدی، بگو
به کوچه و پشت در خانه‌ات 
مغیره را باز ندیدی، بگو

غریب و تنها به کجا می‌روی 
دست به دیوار چرا می‌روی؟
با جگر سوخته این لحظه‌ها
مدینه یا کربُبلا می‌روی؟

عبای خود را به سر انداختی 
به کوچه‌ها یک نظر انداختی
در وسط کوچه‌ که خوردی زمین  
ما را به یاد مادر انداختی 

در وسط کوچه تو را می‌زدند 
 کاشو به جای تو مرا می‌زدند

نظرات