آرزومه تو روضه خون تو رگم بجوشه

آرزومه تو روضه خون تو رگم بجوشه

[ عبدالرضا هلالی ]
آرزومه تو روضه خون تو رگم بجوشه
یه دل دارم که اون هم عشق تو آبروشه

آرزومه تو روضه با تو نفس بگیرم
دل دادم و نمی‌شه حرفمو پس بگیرم

اگر قراره خوب بشم خودت یه کاری کن حسین
یا ساتِرَ العیوبِ من آبروداری کن حسین

اگه قراره پا بده مسافر حرم بشم
یه کاری کن که حاجی کعبه‌ی دلبرم می‌شه

می‌گن آسمونِ هفتم دست به دامنِ حسینه
سُرمه‌ی چشم ملائک، خاکِ بین الحرمینه

خدا به اهل هیئت روزیِ گریه داده
قسم به تو که این اشک از سرمم زیاده

خدا به اهل هیئت داده یه چشمه‌ ناله
چشمه‌ای که تا مَحشر خشکیدنش مَحاله

به روم نیار که من کیم، به روم نیار چی کاره‌اَم
پیشت به زانو در میام تا بدونی بی‌چاره‌اَم

گاهی اگر بهونه‌ی شکسته‌بالی می‌کنم
به روم نیار که روز و شب پشتتو خالی می‌کنم

برا کربلا دل من شب و روز نداره آقا
دیر و زود داره زیارت، سوخت و سوز نداره آقا

کربلا قبله‌ی زینب، عَلقمه خونه‌ی ماهه
حق دارم آروم نمی‌شم دل من تو قتلگاهه

حسین وای...

نظرات