
آخ بمیرم توی هجده سالگی پیرت کردن از زندگی سیرت کردن، مادر الهی بشکنه همون دستی که خورد رُو صورتت به بازوهات غلاف زدن، خَم شده دیگه قامتت وای حسن شده پریشون وای نمونده واسه تو جون وای مادر قدکمونم... ***** از وقتی که تُو کوچه رُو فاطمه در افتاده همراهش حیدر افتاده، مادر ای گل یاس مهربون سوختی تُو آتیش جفا محسنتو گرفتن و زدن تو رو چه بیهوا وای مسمار داغ و پهلو وای خونابه روی ابرو وای مادر قدکمونم... ***** چند وقتیه رُو میگیری از علی واسه زخمت این دنیا خیلی بیرحمه، مادر موی سفید، روی کبود، چه روضهای بدتر از این اشکمو درآورده اون روزی که تو خوردی زمین وای امون از این زمونه وای کفن شدی شبونه وای مادر قدکمونم...