می‌سوزد امشب قلب و سینه

می‌سوزد امشب قلب و سینه

[ حسین ایمانی(سحراشک) ]
می‌سوزد امشب قلب و سینه
مثلِ علی هستم اسیرِ بندِ کینه
وای      امان از این مدینه

پایِ برهنه  پشتِ مرکب می‌دوم من می‌دوم من
اسیرِ طعنه مثلِ زینب  می‌شوم من می‌شوم من

زخمِ زبانها شد نصیبم 
همچون علی من در وطنِ خود غریبم
وای   دگر سر شد شکیبم

خصمِ لعین‌‌‌ گفت ناسزا بر  مادرِ من  مادرِ من
با زهرِ کین سوزانده یارب پیکرِ من پیکرِ من
 
غصّه و غم‌هایِ مدینه
در خاطر آورده رقیّه و سکینه
وای   امان از ضربِ کینه 

اینجا شده کرب‌وبلا و من حسینم  حسینم
پایِ برهنه  رویِ خوار چو زینبینم  زینبینم 


sehreashk@

نظرات