در خانه‌ی علی

در خانه‌ی علی

[ محمد رضا محمدی (تکیه نوکری مشهد مقدس) ]
در خانه‌ی علی، غوغا شد
یک مدینه قاتل، زهرا شد
        واویلا واویلا

فاطمه که پشت در تنها شد
آتش بغض عدو بر پا شد
ضربه‌ای زد در خانه وا شد
             واویلا

سرو جنان، که قامتش خمیده شد
آه ملک، از آسمان شنیده شد
مسمار در به قلب گل که زد شرر
صدیقه‌ی، خدا دگر شهیده شد

واویلا، واویلا، فاطمه زد فریاد
واویلا، واویلا، فضه محسن جان داد

بند2⃣ (ترکی)

اُودْ چیخانْدا درگَهِ، حیدر دَن
آه اُوجالْدی سوره ی، کوثر دَن
         واویلا واویلا

چوخْدی سوز اُو غُصَه لی محشر دَن
آخْدی قان یارا لانان پیکر دَن
هامّی ناگِران اُولوبْ مادر دَن
             واویلا

باخْدی حسن، دِدی ئُولونْجَه آغلارام
باخْدی حسین، بویورْدی سینَه داغلارام
زینب قاچیبْ، دوتوب آناسینین اَلین
سَسْلَنْدی دور، ئُوزوم یارو ویٖ باغلارام

واویلا، واویلا، آلْدی غم دنیانی
واویلا، واویلا، ویردیلار زهرانی

بند3⃣

کوچه مثل وادی محشر شد
تا که وقت بردن حیدر شد
         واویلا واویلا

تازیانه همدم کوثر شد
آخر مرثیه درد آور شد
لاله‌ی باغ نبی پرپر شد
          واویلا

افتاده بود، عزیز قلب مرتضی
با پهلوی، شکسته زیر دست و پا
بازوی او، شکست و دست او نشد
از دامن، امام و رهبرش جدا

واویلا، واویلا، عاقبت رفت از حال
واویلا، واویلا، چادرش شد پامال

شعر: طاها تحقیقی
   رضا امیری اردبیلی(بند ترکی)

نکته: متن ترکی به جهت روان ادا کردن لهجه برای دوستان فارسی زبان، به صورت فارسی نگارش شده است.

ترجمه بند ترکی

وقتی آتش به آستان حضرت حیدر زدن
صدای آه سوره کوثر بلند شد
          واویلا واویلا

از آن محشر غمگین سخن بسیار است..
خون از پیکر زخمی حضرت زهرا جاری شد
همه از وضعیت و حال مادر نگران شدند، واویلا

امام حسن نگاه کرد و گفت تا آخر عمرم برات گریه میکنم
امام حسین فرمودند از غمت سینه ام آتش گرفت و میسوزم برات
حضرت زینب دویدن و رسیدن پیش مادرشان و دست ایشان را گرفتن
صدا زدند پاشو مادرم خودم زخمتو میبندم

واویلا، واویلا، دنیا رو غم گرفت
واویلا، واویلا، حضرت زهرا رو زدند


Telegram (https://t.me/tekyenokari)
انجمن ادبی تکیه نوکری(مشهدمقدس)
کانال انجمن تصنیف سرایان تکیه نوکری

نظرات