جبرییل اومده همرات

جبرییل اومده همرات

[ ایمان کریمی(بی‌پلاک) ]
جبرییل اومده همرات       
پر می‌زاره کف پاهات

رو پرش ثبت میشه امشب  
با کف پای تو امضات

می‌رسی و تو مکه می‌شه آیینه بندون
لبای پیغمبر و همسرش شده خندون

یکی دوتا نیست ده هزار ملک شدن مجنون
تو نیمه‌ی شب یهویی خورشید اومد بیرون

دل و دل و دل و دل و دلدار اومده
نفس حیدر کرار اومده 2

اونی که اسمش نقش میبنده رو
پیشونی بند علمدار اومد 2

نفس حیدر کرار اومده ۳

می خونم که بهاری تو    
خواهر ذوالفقاری تو

یکّی یکدونه‌ای اما    
یک جهان لاله زاری تو

مستم و مجنونتم و حیرون تو هستم
هو می کشم پیاله دارم ميون دستم

توی خیالم گوشه‌ی صحن علیه تو
دلم رو امشب به نخای چادرت بستم

دل و دل و دل و دل و دلدار اومده
نفس حیدر کرار اومده ٢

’اونی که بابای بچه‌هاش بوده
مراد میثم تمار اومده ٢

نفس حیدر کرار اومده۳

تا علی پاشه رو چشمام   
پای تو باشه رو چشمام

گفتی که با علی باشیم    
امر تو جاشه رو چشمام

کلید حل مشکلات شیعه رو داری
داغ حرم رو تو دل داعشی می‌ذاری

تو اذن میدی با دستای سید علی یک روز
یه گولّه تو قلب نتانیاهو می‌کاری

دل و دل و دل و دل دلدار اومده
نفس حیدر کرار اومد ۲

((به قول شمالیا برای رباب
"اَتّا دونه خاره شیمار" اومده))

اونی پسر بزرگه ش تو جمل
دشمنا رو کرده بود خار اومده ۲

نفس حیدر کرار اومده۳

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات