گریه می کنن حرم ، ناله می زنن حسین ... داره روضه می خونه ، شاه بیکفن حسین ... یا دهر اف لک من خلیل ... زینب فردا میگه وا قتیل ... یا دهر اف لک من خلیل ... گودال از خون میشه رود نیل ... آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک ... نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک ... یا دهر اف لک من رماح ... فردا غوغا میشه قتلگاه ... یا دهر اف لک من سیوف ... زینب فردا میشه بیپناه ... آه از آن ساعتی... تنت به سوز و گداز ، تو گرم راز و نیاز ... سوی خیام حرم ، دو چشم تو مانده باز ... این طرف یه خواهری ، اون طرف یه لشکری ... ای وای یارالی یارالی یارالی ... پنجاه سال خواهریم را چه می کنی ؟ احساس های مادلین را چه می کنی ؟ سه ساله دختر برا من ، علی اصغر برا تو ... علی اکبر برا تو ، سه ساله دختر برا من ... علی اصغر برا تو ، رباب مضطر برا من ... سنگای این جا برا تو ، سنگای کوفه برا من ...