
گرچه همه رد میکنند از خود گدا را آقا محبت کن صدا کن اسم ما را من نوکر خوبی برای تو نبودم خیلی اذیت کردهام آقا شما را کج میروم وقتی هوایم را نداری کج میگذارم روی هم سنگِ بنا را بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم آزار دادم من تو را، صاحبعزا را پشت دَرَم، درماندهام، در را نبندی از خود مَرانی این گدای خردهپا را بیآبرویی آمده، ای آبرودار بیوقت آمد، آمده وقتِ مدارا اول گرفتی دستهای خالیام را آخر پذیرفتی مَنِ یک لاقبا را چشمی که گریه میکند دارو ندارد درمان نکن این عاشق درد آشنا را یکبار شد چشمانتظارت را نبخشی وقتی به لب داری نوای کربلا را مَحضِ گُلِ روی ابوفاضل عوض کن حال و هوای نوکرِ سر به هوا را زهرا کنار علقمه، پهلو گرفته چون دیده بر روی زمین دستِ جدا را ****** سقای دشت کربلا، اباالفضل اباالفضل اباالفضل دستش شده از تن جدا، اباالفضل اباالفضل اباالفضل ******* قد حسین بن علی تا شده، واویلا واویلا پای عدو به خیمهها وا شده، واویلا واویلا ******* ایکاش میشد از تن او دربیارد آرام تیر و آهن و سرنیزهها را مشکی که پاره بود را بردند خیمه گفتند این هم مشک و این آب گوارا
گلی🖤🖤