کوچه‌ی ما چرا پر از آتیش و دود شد

کوچه‌ی ما چرا پر از آتیش و دود شد

[ مصطفی مروانی ]
کوچه‌ی ما چرا پر از آتیش و دود شد
دیدی پیمبر همونی که گفته بود شد
من بمیرم برا چی صورتت کبود شد
خانوم خونم، خانوم خونم

چند شبیه بدجور دل حیدر گرفته
چند روزیه کوچه رو خاکستر گرفته
به پهلوهات بدجوری میخ در گرفته
یار جوونم، یار جوونم

هیشکی پشت در رفیقت نشد
دیوار و در هم با تو دشمنه
کاش هیچ‌وقت نبود بازوهات کبود
الهی قنفذ دستت بشکنه

آه و واویلا...

نظرات