کرب و بلا شد غوغا

[ حسین محمدی فام ]
کرب و بلا شد غوغا ، عمه میگه واویلا
جسم عمو افتاده روی خاک صحرا

 وضع اسف باریه ، زخم عمو کاریه 
 از همه پیکر پاکش خون جاریه

 نمی‌شه فقط که گریه زاری کنم
باید من برا عموم یه کاری کنم 
 دشمن و از کنارش فراری کنم 

 واویلا/ واویلتا عمو حسین جان . . .

بر تو نظر می‌کنم
دفع خطر می‌کنم
دست کوچیکم رو برات سپر می‌کنم

من که یه برگ یاسم
با همه احساسم
دستم و میدم مثل عمو جون عباسم

کاش بابام بود و من و نظاره می­کرد
چشماش و برا ما پر ستاره می­کرد
به حال غربت تو یه چاره می­کرد

 واویلا/ واویلتا عمو حسین جان . . .

امام حسن مظلومه ، از حق خود محرومه
غربتش از قبر خاکی اون معلومه

تا با علی می­مونیم ، تا یا حسین می­خونیم
ما خودمون رو امام حسنی می­دونیم

یا حسن. منم غلام و نوکر تو
خادم و سینه زن برادر تو
تشنه. شبی دعای مادر تو

 حسن جان. لک لبیک عزیز زهرا . . .
 
 شاعر:  محمدی فام
بند سوم شب 5 و 6 درباره امام حسن ع است
https://telegram.me/joinchat/Bly390D3WmrmjAXjBbUh4g

نظرات