چشم گریون داره بی‌امون می‌باره

چشم گریون داره بی‌امون می‌باره

[ جواد مقدم ]
(چشم گریون، داره بی‌امون میباره
غرق در خون، گوش و گوشواره‌ی پاره، 
خونِ لخته، خیلی سخته، این چه اقبال و چه بخته)۲

پریده رنگ و روت چرا، دستات میلرزه مادرم
حسرت شده برای من، دست بکشی روی سرم

مادر مرو، مادر مرو ...

بیا بشکن، سکوت سردتو مادر
بگو با من، لااقل دردتو مادر

مهربونی، خوب می‌دونی، که دلم رو می‌سوزونی

الهی از روی سرم، سایه‌ی مادر کم نشه
مادر نذار که خونمون، غمکده‌ی ماتم بشه

مادر مرو، مادر مرو...

توی آتیش، من می‌دیدم چادرت سوخت
روی آتیش، همه‌ی بال و پرت سوخت
روی آتیش، یکی گفت که مادرت سوخت

کی میتونه، بی بهونه، گل یاسو بسوزونه

اون دست و سیلی مادرم، صورتتو کرده کبود
هی دارم افسوس می‌خورم، بابام علی پیشت نبود

مادر مرو، مادر مرو...

نظرات