پر دردم منی که ناامید از همه برگشتم و به کریمه رو کردم با دست خالی اومدم، نمیذاره با دست خالی برگردم پر دردم گریونم دوباره اومدم تو روضههای تو، شبیه ابر بارونم امام رضا بهم اجازه میده دو سه خط روضتو میخونم گریونم خیر ببینن مردم قم، برای تو گل میآوردن عمهی ساداتو توی محلهی سادات بردن خیر نببینن مردم شام که دستای زینبو بستن تا بردنش بزم شراب، غرور عباسو شکستن گفتم به زین العابدین، تو خواهراتو رو به راه کن مجلسو میریزم بهم، سنان تو اونورو نگاه کن حسین جانم... **** چقدر این خوبه که توی روضت حرفی اصلا از غارت معجر نیست نه دیگه صحبت از نیزهها و سرِ برادر نیست چقدر این خوبه ای بیوفا دنیا زینبو با نامحرم آوردن تو کوچه و بازار کسی که هیچکس سایشو حتی ندیده بود یک بار دَمِ مغرب شده و هنوز دارن میزننت جای بوسه برا من پیدا نمیشه رو تنت از سرِ نیزه ببین خواهر تو زار شده تو کَس و کار منی، شمر جلودار شده