واسه من دلت بسوزه؛ منو جونبهلب نکن منو با قهرت و با عقوبتت، ادب نکن من همینجوری خرابم؛ تو خرابترم نکن من کیم بخوای باهام قهر کنی؟ مضطرم نکن بگو من چیکار کنم آخه من کجا برم هرکی فکر خودشه آخه با کیا برم شب قدره و دیدم باب تو بازه؛ اومدم یکی گفت: بیا؛ خدا، بندهنوازه؛ اومدم تو خودت خواستی بیام پیشت، بیآبروم نکن با بدیهای گذشتم دیگه روبروم نکن تو کارت درسته و مهربونی همیشه منو پیش بندههات بسوزونی، بد میشه یهکاری کن تو رو به خون روو فرق علی غرق دنیا نباشم، میخوام بشم غرق علی تو رو به وقتیکه با فرق شکسته، گریه کرد باز به یاد اون نمازهای نشسته، گریه کرد یاد اشک فاطمه توو نمازای شبش مرتضی، زار میزد پیش چشم زینبش