
نوای سینه به هر دَم فقط اباالفضل است یگانه صاحبِ پرچم فقط اباالفضل است رَعیتاند همه خَلق و پادشاه است او بدان که مالک ما هم فقط اباالفضل است کسی که زینب کبری به او قسم میخورد یقین بدان که در عالم فقط اباالفضل است کسی که بُرد غم او نگاه زینب را میان هالهای از غم فقط اباالفضل است در آن مکان که دودستِ بریده افتاده نوشته صاحب زَمزم فقط اباالفضل است ز چشم پارهی او میتوان چنین فهمید به چشم فاطمه مَحرم فقط اباالفضل است