می‌دونی چرا صورت من شده کبود، عمو نبود

می‌دونی چرا صورت من شده کبود، عمو نبود

[ ابراهیم رحیمی ]
می‌دونی چرا صورت من شده کبود، عمو نبود
می‌دونی چرا موهام گرفته بویِ دود، عمو نبود

می‌دونی چرا رمق تو زانوهام نبود، عمو نبود
می‌دونی چرا رفتم محلۀ یهود، عمو نبود 

بخدا که آتیش رویِ چادرم نبود، عمو که بود
یه‌دونه مویِ سفید رویِ سرم نبود، عمو که بود

بخدا که دستی پیِ معجرم نبود، عمو که بود 
کسی تویِ صحرا پیِ گوشوارم نبود، عمو که بود

حالا که سرم رو خاکِ این خراب‌هاس، عمو کجاس
حالا که رویِ لبم همش خدا خداس، عمو کجاس 

حالا که حرم تو ازدهامِ دشمناس، عمو کجاس
حالا که همش رقیّه زیر دست و پاس، عمو کجاس

***

نظرات