می‌بینی علی جان دارم میرم از حال

می‌بینی علی جان دارم میرم از حال

[ مصطفی مروانی ]
می‌بینی علی‌جان دارم می‌رم از حال
اگه حرف رفتن زدم بعد نُه‌سال
حلالم کن حیدر، حلالم کن حیدر 

اگه من شبیهِ یه یاس کبودم
اکه یار خوبی برا تو نبودم
حلالم کن حیدر، حلالم کن حیدر

از غمت درد من دوچندانه
زندگیِ ما رُو به پایانه

می‌گم ای مرد من خداحافظ
مرد شب‌گَرد من خداحافظ

بعد پیغمبر حقِّ تو خوردن
اشک تو این مردم درآوردن

نور این خونه دیگه کم‌سو شد
قاتل زهرا دردِ پهلو شد

ای مردِ زهرا
فکری بکن برای پهلودردِ زهرا
سه‌‌ماهه زینب و بغل نکرده زهرا
ای مردِ زهرا

آه و واویلا، آه و واویلا ...

می‌بینم علی‌جان که تنهات گذاشتن
هوای تو رو بعد بابام نداشتن
حلالم کن حیدر، حلالم کن حیدر

تُو این خونه باغ بهشت و سوزوندن
تُو کوچه می‌دیدم تو رو کشوندن
حلالم کن حیدر، حلالم کن حیدر

بعد اون کوچه صد دفعه مُردم
یا علی گفتم تا زمین خوردم

اون کسی که قلبت رو سوزونده
جای دستش رُو صورتم مونده

همسرت بِین دشنما رفت و 
چادرش زیر دست و پا رفت و 

خیلی تُو کوچه با تو بد کردن
چون گل یاست رو لگد کردن

گفتن نداره 
یه زنِ پابه‌ماه دیگه زدن نداره
زمین که میوفته دیگه دیدن نداره
گفتن نداره

آه و واویلا، آه و واویلا ... 

علی‌جان حواست به این خونه باشه
حسینم که می‌خوابه تشنه نباشه
حسینم غریبه، حسینم غریبه

علی‌جان بمیرم برا سوز و آهش
قرار من و تو دَمِ قتلگاهش
حسینم غریبه، حسینم غریبه

قتلگاهی که نیزه‌بارونه
از غمش قلب آسمون خونه

داره زینب می‌بینه حیرونه
پیکرش رو شمر برمی‌گردونه

چند نفر با پا رُو تنش می‌رن
آه به قصد پیراهنش می‌رن

سمت اون گودال خواهرش می‌ره
وقتی خنجر رُو حنجرش می‌ره

بی‌کس حسینم
سنان تو رو می‌زنه یک‌نفَس حسینم
نزن پَر و بال تو به قفس حسینم
بی‌کس‌ حسینم

آه و واویلا، آه و واویلا ...

نظرات