من دوست دارم که کودک دلم گم شه توو شلوغیه حرم تو منو پناه بدی توی خیمه راه بدی اذن خیمهگاه بدی حسین آرزو دارم، توی کربلا بمیرم پای روضهها بمیرم، تا حاجت روا بمیرم آرزو دارم، توی کربلا بمیرم با غم و بلا بمیرم، زیر دست و پا بمیرم حسین شُکر از اینکه دلم گرفت باز دعای مادرم گرفت شامل کرم شدم اهل اشک و غم شدم زائر حرم شدم حسین آرزو دارم توی این ماه بمیرم، با دلی پر ز آه بمیرم، توی خیمهگاه بمیرم نوکری کردم تا برای شاه بمیرم دم قتلگاه بمیرم، با پیراهن سیاه بمیرم، حسین مادرم سپرد به مادرت تا بشم غلام و نوکرت دل شده به نام تو مسندم غلام تو این منو مرام تو حسین آرزو دارم، که اَجل بده امونم حرم و بدی نشونم، اونجا روضهتو بخونم، آرزو دارم، پای بیرقت بمونم غم تو بگیره جونم، زیر پات بریزه خونَم، حسین منو میشناسی؟ منم غلام سیاه اومدم دوباره بین نوکرات میدونم که روسیاهم و بدم ولی باز به عشق روضهات اومدم حسین ای گل با وفا حسین معدن سخا حسین میکشی منو حسین (أبا عبدالله حسین یا ثارالله)۴ و صّلی اللهُ علیَ الباکین علیَ الحسین العطشان تن صد پاره، چقدر غم داره بمیرم آقاجان حسین زخمی، حسین بی کس، گرفتار عدوان قبل مغرب بود که سر و بردند یادگارای مادر و بردند (أبا عبدالله حسین یا ثارالله)۴