من از کودکی عاشقت بودهام قبولم نما گرچه آلودهام صداتو شنیدم از تو ازدحام چجوری میشد بمونم و نیام کربلا مثه مدینه است عموجون خیلی امروز افتادم یاد بابام پسر همونیام که توی کوچه شد سپر مادرشو کتک زدن، جلوی چشمای پسر چهل نفر به یک نفر با چشم تر میگم با قلب زخمی و مضطر منم میون کوچه جون دادم فدای چادر خاکیت مادر حسین وای...