من از خونواده کرمم کوچکترین دختر حرمم اینقدر منو نزن میام با پاهای پُر وَرَمَم اگه بهم میگفتی گوشوارههامو میخوای خودم بهت میدادم منو که میکشوندی، خودت رو مرکبت بودی نگفتی من پیادم منو زدی، منو زدی، منو زدی خجالتم نمیکشی بیادب همه سرم درد میکنه مومو نکش بسه دیگه، بسه دیگه، برو عقب منو زدی(3) ***** جونی نمونده تو صدام من عموم عباسُ میخوام من از خونواده کرمم کوچکترین دختر حرمم(2) تو خیمهها همه تنم سوخت حتی آتیش گرفت معجرم از هر کسی که بگذرم از حرمله نمیگذرم بابامُ داد خجالت من خواب بودم تو خیمهها یهو دیدم صدا اومد ریختن برای غارت میزدن، میزدن، میزدن عمهمُ پیش چشم همه عمو کجاست چشمشو دور دیدن کاش میشد تا برم علقمه جونی نمونده تو پاهام من عموم عباسُ میخوام