
(مقام همدمی فاطمه، رسیده به فضهی خادمه...) تو نوری و منوری به زهرا هدیهی پیمبری به زهرا میون این همه خِیلِ فدایی تویی که نزدیکتری به زهرا تو چشمهی یَقینی، امین امیرالمومنینی تو ساکن بهشت زمینی، تو مَحرمترینی تویی همونکه فاطمه بهت گفت، یا فِضَةُ خُذینی (قَد قُتِلَ جنینی، یا فضةُ خُذینی...) ****** چه کردی، که این همه سر شدی عزیزِ عزیز حیدر شدی یا زهرا، تو دادی این عزتو میسازه، یه نیم نگات فضهتو ببین چه قرعهای به نامت افتاد خدا به تو عجب جَلالتی داد برا زهرا و زینب و رقیه واسه فاطمهها تو رو فرستاد تو مِهتَر و مهینی، با روضه به هر نَقلی عجینی بانی گریهی آتشینی، به پنج تن معینی تو پیش زینبی وقتی حسن گفت، برو منو نبینی (قَد قُتِلَ جنینی، یا فضةُ خُذینی...) ****** یَقینِ به اَلبَلا و لِلوِلا رسونده به قصهی کربلا دلی که، میزد برای حسین رسونده، به کربلای حسین تو شاهد تمام محکماتی تو از سلسلهی مخدراتی تو کربلا مِثل عمهی سادات تو لشکر قَتیلُالعَبراتی همراه شاه دینی، کنار یَلِ اُمالبنینی شاهد روز هَل مِن معینی، تو محمل نشینی شنیدی صدبار به برادرش گفت، قَطَعتُموا یَمینی والله اِن قَطَعتُموا یَمینی اِني اُحامی اَبداً اَن دیني